رمان «فصل آخر» نوشته گيتا گركاني و برنده جايزه ادبي «پروين اعتصامي» عصر امروز در غرفه ديدار با برگزيدگان جشنواره هاي فرهنگي و با حضور عباس پژمان، مترجم و منتقد ادبي، نقد شد. پژمان «فصل آخر» را رماني با ويژگيهاي رمان مدرن دانست كه در چند سال اخير از كتابهاي خوب ادبيات فارسي محسوب ميشود و گرگاني گفت از نقد پژمان از اين كتاب نكات فراواني آموخته است./
به گفته پژمان، اين كه در رمان «فصل آخر» زمان و مكان ناديده گرفته شده، به خودي خود از رمان، اثري برجسته نساخته است. به باور او قرارگرفتن اين شيوه روايت در كنار عناصر ديگري چون «پرداخت اسطورهاي» نوع «جهت گيري راوي»، اين رمان را اثري قابل توجه كرده است.
وي «پرداخت اسطورهاي» در اثر گركاني را اين گونه تعريف كرد: در اين رمان ما شاهد نيروهايي هستيم كه بر شخصيتهاي رمان تاثير ميگذارند و در نهايت او را مغلوب ميكنند. همانطور كه در اسطوره شاهد اين نگاه هستيم؛ در اسطوره هم شخصيتهاي اسطورهاي با چنين نيروهايي مواجه ميشوند و از آنها شكست ميخورند. شخصيت داستاني «رعنا» هم در اين رمان در نهايت مقلوب نيرويي فراتر از خود ميشود.
اين منتقد همچنين نوع نگاه راوي را از ويژگيهاي رمان «فصل آخر» دانست و گفت: در نوشتههاي تاريخي يا ژورناليستي بسيار مهم است كه راوي بيطرف بوده و جهت گيري نداشته باشد. اما در داستان و رمان خلاف اين قضيه صادق است. در اين گونههاي ادبي مهم است كه راوي از هرنوع آن، جهت گيري خاصي نسبت به داستان داشته باشد و شيوه پرداختن به اين جهتگيري و نقل آن است كه رمان را دلچسب ميكند. در رمان «فصل آخر»، جهتگيري راوي به خوبي پرداخته شده است.
وي همچنين نوع نثر اين رمان، بازيهاي نوشتاري و طنز گركاني را از ويژگيهايي دانست كه از اين اثر، رماني برجسته ساخته است.
گراني (نويسنده فصل آخر) پس از شنيدن صحبتهاي پژمان، نقد او را «جاندار» و «سختگيرانه» توصيف كرد و گفت: هنگامي كه منتقدي سختگير و پرسواد اثر نويسنده را نقد ميكند، خود نويسنده از اين صحبتها بسيار ميآموزد. من امروز از صحبتهاي آقاي پژمان درباره رمان خودم نكات جالبي آموختم كه تاكنون به آنها توجه نكرده بودم.
وي ادامه داد: نويسنده وقتي مينويسد، برخي از صنعتهاي ادبي را ناخودآگاه به كار ميبندد. اين گونه نيست كه من آگاهانه برخي از گفتههاي آقا پژمان را به كار بسته باشم. اما اكنون خودم ميتوانم آْنها را در نوشته خودم كشف كنم. وقتي نويسنده اثري را خلق ميكند، خودش به خوبي نميتواند درباره آن اظهار نظر كند. نويسنده درون ماجرا ست ولي منتقد ميتواند از بيرون به اثر نگاه كند. اين اهميت نقد را نشان ميدهد و به همين علت است كه اكنون در نوشتن رمان جديدم، هر فصل آن را به منتقدان و دوستانم نشان ميدهم و نظرشان را جويا ميشوم.
گركاني همچنين تصريح كرد: «فصل آخر» در ابتدا يك داستان بود. بعد بيشتر به آن پرداختم و در نهايت فهميدم ميتواند تبديل به يك رمان شود. من اين رمان را در ابتدا براي خودم و پاسخ به سوالاتي كه در ذهن خودم وجود داشت نوشتم. عقيده دارم سوالهايي كه من پاسخشان را از اين رمان ميخواستم، تنها سوال من نيست و ميتواند سوال بسياري ديگر هم باشد. به همين علت تصميم به چاپ اين كتاب گرفتم.
وي همچنين از برخي افرادي كه رمان را «نخوانده و درك نكرده» به نقد آن ميپردازند، انتقاد كرد و گفت: نقد كار سادهاي نيست. به سواد ادبي و شناخت كامل از اثري كه مورد نقد قرار ميگيرد نياز دارد. تاكنون شاهد برخي صحبتها در مورد كتاب بودهام كه نشان مي دهد گوينده، رمان را خوب درك نكرده يا شايد حتي آن را كامل نخوانده است.
نظر شما